عرفی

عرفی

شمارهٔ ۲۲ - حسن تعبیر

۱

خدایگانا ! دی بی تو در وثاق امید

نشسته بودم و در بر زمانه کرده فراز

۲

که محرمی زدرم ناگهان درآمد و گفت

که ای ضمیر تواسرار غیب را غماز

۳

بگویمت خبری کز نهایت ندرت

نتیجه های خیال ترا بود انباز

۴

همای اوج سعادت فلان که عزت او

بنزد شه بود از عز همگنان ممتاز

۵

چو جعد شاهد دولت بدست عزت داشت

رکاب شاه پلنک افکن هژبر اندازد

۶

بهشت ناگهش از پی چو روزگار قدیم

عنان مصلحت داور لطیفه طراز

تصاویر و صوت

نظرات