عرفی

عرفی

شمارهٔ ۳۱ - ذکر مفاخر

۱

منم عرفی امروز کز کشت طبعم

بود خرمن افشان کف خوشه چینان

۲

دلی دارم از جنس یکتایی خود

بوحدت فروشی چو عزلت گزینان

۳

دلی دارم از آب و رنگ طبیعت

گل افشان تر از چهره مه جبینان

۴

دلی دارم از عشوه های معانی

برشته تراز حسن صحرانشینان

۵

دلی تیره دارم ز دونان کودن

پر ازداغ چون دامن لاله چینان

۶

گروهی بصورت صبیح و بمعنی

تنگ روشنایی چوصبح حزینان

۷

چه گلها بچینند از باغ طبعم

بکوتاه دستی دراز آستینان

۸

ولی دعویم کس مسلم ندارد

چو مستوری عشوه نازنینان

۹

زجذب طبیعت باوج معانی

برآورده ام چشم کوتاه بینان

۱۰

بآلودگان جرعه می ، فشانم

بتلخی نفرین پاکیزه دینان

۱۱

بافعی دمان نامه ای می نویسم

منقش بمهر زمرد نگینان

۱۲

فشاندم ، نوشتم ، نه بیهوده گفتم

که آنان کدام وکیانند اینان

تصاویر و صوت

نظرات