
عرفی
رباعی شمارهٔ ۲۹
۱
باز آ که فراق جان گداز آمده است
اندیشهٔ مردنم فراز آمده است
۲
باز آ که ز ناچشیده داروی وصال
دردی که نرفته بود باز آمده است
نظرات