رضاقلی خان هدایت

رضاقلی خان هدایت

بخش ۶ - ایاز طالش

نامش ایاز بیک بود و ملازمت می‌نمود. به مرتبهٔ امارت و خانیّت ترقی نمود. از بدو سن با فقراء و عرفای معاصرین انس داشت و همت بر دریافت صحبت اهل حال می‌گماشت. والدش ابراهیم بیک از اعاظم طایفهٔ طالش آذربایجان بود. غرض، وی به خدمت جناب عارف صمدانی حاجی محمد جعفر همدانی که از اکابر و مشایخ سلسلهٔ علیّه نعمت اللهیه بود ارادت و اخلاص می‌ورزید و در شیراز نیز به فیض خدمت حضرت شیخ الموحدین حاجی میرزا ابوالقاسم شیرازی مشرف گردید. ظاهراً از خوانین صاحب جاه و باطناً از سالکان این راه. سرش پرشور و دلش پرنور. همت فقرایش ناصر و با فقیر معاشر و معاصر بود. اکنون در دارالخلافهٔ طهران است. گاهی فکری می‌فرموده. این چند بیت از اشعار او نوشته می‌شود:

۲

نبود عجب اگر دل بی خود کشد فغان را

با بار هجر جانان کو طاقت آسمان را

۳

بی نام وبی نشان شو تا زو نشان بیابی

کس با نشان نیابد آن یار بی نشان را

۴

چون نکو دیدم به غیر از آن نگار

در دو عالم هیچ موجودی نبود

۵

خود دل آمد آن نگار ده دله

خود ز بی دلها دل آن دلبر ربود

تصاویر و صوت

نظرات