ادیب صابر

ادیب صابر

شمارهٔ ۳

۱

ساقی بده آن شراب گلگون را

کز گونه خجل کند طبر خون را

۲

خواهی که رخ تو رنگ گل گیرد

از کف منه آن شراب گلگون را

۳

ناخوش نتوان گذاشت بی باده

وقت خوش و ساعت همایون را

۴

آن باده عقیق ناب را ماند

چونانکه پیاله، در مکنون را

۵

یک قطره از او فدای هامون کن

تا لاله ستان کنیم هامون را

۶

یک جرعه از او بریز در جیحون

تا گونه گل دهیم جیحون را

۷

افسون غمند باده و مستی

بر لشکر غم گمار، افسون را

۸

کاین صرف کند صروف گیتی را

وآن دفع کند بلای گردون را

۹

باده سبب است عیش مردم را

لیلی غرض است عشق مجنون را

۱۰

قانون قرار عشرت آمد می

ضایع مکن این قرار و قانون را

۱۱

گر طالب مال و گنج افزونی

آراسته باش رنج افزون را

۱۲

بی مال چه بد رسید موسی را

وز گنج چه نفع بود قارون را

تصاویر و صوت

نظرات