ادیب صابر

ادیب صابر

شمارهٔ ۳۳

۱

ای دل غبار غم ببرد باد صبحدم

بر زلف دوست گر گذرد باد صبحدم

۲

بی باد صبحدم نزنم دم که هر شبی

پیغام من به دوست برد باد صبحدم

۳

عطر و بخور بوی به زلفش سپرده اند

بر زلف او از آن سپرد باد صبحدم

۴

از زلف او شده است معطر چو زلف او

از بس گره که می شمرد باد صبحدم

۵

زان زلف گشت مونس دلهای عاشقان

آری صلاح خود نگرد باد صبحدم

تصاویر و صوت

نظرات