ادیب صابر

ادیب صابر

شمارهٔ ۳۴

۱

عید است و حق عید بباید شناختن

وز باده نوش کردن و بربط نواختن

۲

شرع است حق روزه به طاعت گزاردن

شرط است حق عید به عشرت شناختن

۳

اکنون که چنگ و نای به یک جای ساختند

وقت است وقت با قدح باده ساختن

۴

چوگان زلف و گوی زنخدان یار گیر

در روز عید رسم بود گوی باختن

۵

بر اسب باده سوی طرب تاختن بریم

زیرا به عید رسم بود اسب تاختن

۶

گر کینه آختن ز ره و رسم عادت است

از غم سزد به قوت می کینه آختن

۷

ور سر فراختن ز بزرگی و همت است

باید به مدح صدر اجل سر فراختن

۸

مخدوم ساده سید مشرق که کار اوست

ناصح عزیز کردن و حاسد گداختن

تصاویر و صوت

دیوان ادیب صابر ترمدی نسخهٔ کلالهٔ خاور - تصویر ۲۷۰

نظرات