
ادیب صابر
شمارهٔ ۳۷
۱
ای شب تاری غلام موی تو
روز روشن پیشکار روی تو
۲
چاکر روز و شبم تا روز و شب
نایبند از روی تو وز موی تو
۳
بنده موی تو دلهای جهان
بنده یک مویم از گیسوی تو
۴
از دو چشمم جوی خون انگیخته است
عشق موی دلبر خوش بوی تو
۵
عشق گویی آب خورد از جوی من
حسن گویی روی شست از جوی تو
۶
گوی خوبی می برند از دلبران
غمزه چوگان و مشکین گوی تو
۷
گشت بیاع دل و دلال جان
قاصد کوی من اندر کوی تو
۸
از نماز عشق فارغ نیستم
تا مرا محراب گشت ابروی تو
۹
روزه شکرانه دارم گر ز من
بد نگرداند دل بد خوی تو
تصاویر و صوت

نظرات