ادیب صابر

ادیب صابر

شمارهٔ ۴

۱

دوش نبرده ست مرا هیچ خواب

خفتن عشاق نباشد صواب

۲

چشم من ار خواب نیابد رواست

آب گرفته است در او جای خواب

۳

گر شکر آمد لب شیرین یار

چونکه مرا تلخ فرستد جواب

۴

در لب لعلش همه نوش است و قند

در سر زلفش همه پیچ است و تاب

۵

بی رخ او نور نیابد قمر

بی لب او نوش نگردد شراب

۶

باد چون بربود نقاب از رخش

دیده من (بر) فلک آفتاب

تصاویر و صوت

نظرات