
ادیب صابر
شمارهٔ ۴۵
۱
تنگ است مرا دل ز غم تنگ دهانی
چون موی شدم در هوس موی میانی
۲
از خون جگر چهره من لاله ستان است
تا دورم از آن چهره چون لاله ستانی
۳
ای داده مرا وصل تو هر ساعت سودی
دارم ز فراق تو به هر لحظه زیانی
۴
تیمار من و ناز تو را نیست قیاسی
حسن تو و اندوه مرا نیست کرانی
۵
چون خط و دهان تو به تنگی و به خوشی
نه غالیه ای دیدم و نه غالیه دانی
۶
بوسی ز لب خویش به جانی نفروشی
بفروش کزین کم نبود قیمت جانی
۷
هرچند تو از بنده خود یاد نیاری
بی یاد تو این بنده نبوده ست زمانی
تصاویر و صوت

نظرات