صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۱

۱

الهی خاطرم فارغ ز قید ماسوی گردان

ز خود بیگانگی بخشای و با خویش آشنا گردان

۲

به باطل یاوه گوئی را ز خوی خودسری وآخر

ز حق بیراهه پوئی را به راه خویش وا گردان

۳

بیابان است و ره گم گشتگان را پشت بر مقصد

بپای ای کاروان سالار و روئی با قفا گردان

۴

به ذل و عز و فقر و دولتم تسلیم وتمکین ده

بری ز اندیشه چند و چه و چون و چرا گردان

۵

گر آزادم ز خودخواهی به بند بندگی درکش

چنان کز من رضا گردی مرا از خود رضا گردان

۶

نه تاب دوزخت دارم نه باب جنتم یا رب

به خاکم با زمان وآسوده از هر ماجرا گردان

۷

ز دست نفس بد فرما حقوقی کز تو در پا شد

فکن در پای و وز دست عطا یکسر ادا گردان

۸

به خواری، شرمساری، سوگواری مسکنت، زاری

شماری کز تو ای دل فوت شد اکنون قضا گردان

۹

تولای تو را صدق و صفا شرط است می دانم

صفائی را به صدق خویش صافی از ریا گردان

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صفایی جندقی به کوشش سید علی آل داود - تصویر ۳۴۵

نظرات