صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۲۳۲

۱

به پاس عشق مرا هردم از وفای دگر

تلافی از تو نزد سر به جز جفای دگر

۲

مرا به ضربت دیگر بکش چو زخم زدی

عنایتی کن و لازم شمر عطای دگر

۳

به بی وفایی و بد عهدیم سمر کردی

هنوزم از تو بود خوف افترای دگر

۴

گرم به جز تو صنم بوده دیگری معبود

به کیش عشق پرستیده ام خدای دگر

۵

به ماجرای قیامت خوشم که آنجا نیز

کنیم تازه به ذکر تو ماجرای دگر

۶

مگر غم تو که مأوا گرفت در دل ما

جز این خرابه به عالم نیافت جای دگر

۷

نوای مطربم آرد به خود ز پرده نخست

ولی برون برداز پرده ام نوای دگر

۸

به جز من از همه بیگانه وار رو برتافت

مگر سراغ ندارد غم آشنای دگر

۹

طبیب کو به حبیبم رسان که درد مرا

معالجت نتوان کردن از دوای دگر

۱۰

به سعی مرده کدورت نکاست بلکه فزود

حضور یار صفایی مرا صفای دگر

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صفایی جندقی به کوشش سید علی آل داود - تصویر ۲۴۵

نظرات