
صفایی جندقی
شمارهٔ ۲۷۷
۱
ساقی بریز باده ی صافی به ساغرم
کاین آتش اکتفا کند از آب کوثرم
۲
با این شراب تلخ کجا در بهشت نیز
حاجت به شیر و شهد و شراب است و شکرم
۳
فتوی به ترک می دهد ار شیخ مسلمین
اول کسی منم که بدین کیش کافرم
۴
بروعده های نسیه واعظ چه اعتماد
من خوش به نقد از کفت این می همی خورم
۵
از دست حور ساغر صهبای سلسبیل
ناید خوش آن چنان که می از دست دلبرم
۶
بر ما طریق کعبه حاجت گم است کاش
صاحب دلی شود به خرابات رهبرم
۷
دیگر به در نمی روم از کوی می فروش
خوشتر ز تخت تاجوری خاک این درم
۸
افشانم آستین تفاخر برآسمان
فرسود تا به تربت این آستان سرم
۹
از کین مهر و ماه صفایی مرا چه باک
تا جام باده برکف و جانانه در برم
تصاویر و صوت

نظرات