صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۱

۱

تا کی ای کوکب این ستمکاری

آخر آرزمی فلک زین دلازاری

۲

چند در دورانت ای چرخ زنگاری

دودهٔ عزت همی از تو در خواری

۳

هر امیری را رو به جنگ آمد

پشت خاک از خون او لاله رنگ آمد

۴

هر صغیری را حلق و لب پاره

تیر پستان، شیر خون، خاک گهواره

۵

هر شهیدی را رخ به خاک افتاد

از سم اسبان تنش چاک چاک افتاد

۶

هر قتیلی را زین چو وارون شد

کسوت از خاک سیاه خلعت از خون شد

۷

هر عزیزی را رنج خواری ها

در زمین و آسمانش قطع یاری ها

۸

هر مریضی را تن به تاب آمد

صبح و شامش خون و خاک خورد و خواب آمد

۹

هر غریبی را ناله بر گردون

و اشک مرجان رنگش از دیده بر هامون

۱۰

هر اسیری را خون روان از دل

ناقهٔ عریان از او مانده پا در گل

۱۱

هر یتیمی را کف و مو بر سر

پیش چشم ناکسان پرده و معجر

۱۲

شد صفایی راخاطر خرم

در غم لب‌تشنگان محفل ماتم

تصاویر و صوت

دیوان اشعار صفایی جندقی به کوشش سید علی آل داود - تصویر ۴۹۱

نظرات