صفایی جندقی

صفایی جندقی

شمارهٔ ۶

۱

هیچ داغی از غم فرزند مشکل تر نباشد

در جهان چون من الهی هیچ کس مادر نباشد

۲

در مصیبت ها صبوری کار دل باشد ولیکن

چاره چبود عاجزی را کش دل اندر بر نباشد

۳

رفته بر نی کشته جاری خفته در خون مانده برجا

گر سری را تن نبینی یا تنی را سر نباشد

۴

جز ترا کاین وقعه ی کبری به کیهان گشت واقع

درکمان صد جعبه پیکان بهر یک پیکر نباشد

۵

جز ترا در رزم شامی با کمال تشنه کامی

بر میان صد قبضه خنجر بهر یک حنجر نباشد

۶

جز توکز جان مشتری گشتی جهان ها ابتلا را

تاب خونریزی تنی را با چنان لشکر نباشد

۷

زیستم تاممکنم بود از غم یاران شکیبا

جز هلاکم هست درمان طاقت ار دیگر نباشد

۸

می روم از کویت اینک با هزاران درد و ما را

جز غمت همدرد نبود جز سرت رهبر نباشد

۹

نامه ی من نیز باشد روسیه چون خامه ی من

گر مرا لطفش صفایی شافع محشر نباشد

تصاویر و صوت

نظرات