
صفایی جندقی
شمارهٔ ۶
۱
نه شب به غمت دیده من خفت دمی
نه روز به هجرت تنم آسود همی
۲
سودی که ز سرمایه عشق تو مراست
در سینه تفی دارم و در دیده نمی
نظرات