
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۱۸۳
۱
مگذر ز دوستی که محبت مبارک است
ترک وفا مکن که حقیقت مبارک است
۲
چندین مباش در پی آزار اهل دل
بشنو ز من سخن که نصیحت مبارک است
۳
ای دل، تب فراق چو گرمت گرفته است
درد دلی بگوی، وصیت مبارک است
۴
مگذر چو گل ز چاک گریبان درین چمن
بر عاشقان لباس مصیبت مبارک است
۵
بر لب ز خامشی ست درین انجمن مرا
مهری که همچو مهر نبوت مبارک است
۶
دریا به جای قطره گهر گیرد از سحاب
در این چه شک سلیم که همت مبارک است
نظرات