سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۲۱

۱

حریم بزم عشق است این، چرایی ناامید اینجا؟

بود شمع و چراغ کشته را اجر شهید اینجا

۲

متاع مصر ارزان است در بازار حسن او

زلیخا می تواند مفت یوسف را خرید اینجا

۳

ره آمد شد باد صبا را زین قفس بستند

خوش آن روزی که گاهی بویی از گل می رسید اینجا

۴

به عیش آباد هندستان، غم پیری نمی باشد

که مو نتواند از شرم کمرها شد سفید اینجا

۵

سلیم از خرمی رنگی ندارد کس درین گلشن

نداند غنچه خندیدن چو قفل بی کلید اینجا

تصاویر و صوت

نظرات