سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۲۳۱

۱

گر به ظاهر کسی از قید جهان آزاد است

نیست بی مصلحتی، این روش صیاد است

۲

چه توان کرد، هنر قسمت ما شد ز جهان

برطرف کی شود آن عیب که مادرزاد است

۳

گر نمیرم، همه شب شمع صفت می میرم

مرگ چون خواب، من سوخته را معتاد است

۴

سست بنیاد بود ظلم، ز هم خواهد ریخت

چون زره، خانه ی زنبور گر از فولاد است

۵

از کسانی که به باغ آمد و رفتی دارند

خانه خواهی که مرا هست، همین صیاد است

۶

ترک شغل هوس از عشق دلم کرد سلیم

نکند بی ادبی طفل چو با استاد است

تصاویر و صوت

نظرات