سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۳۰۰

۱

هر کجا موجی ست، از مژگان ما برخاسته ست

ابر تر گردی ست کز دامان ما برخاسته ست

۲

همت ما ذره را از خاک تنها برنداشت

گوی خورشید از خم چوگان ما برخاسته ست

۳

سینه را دشمن سپر کرده ست پنداری که باز

موی جوهر بر تن پیکان ما برخاسته ست

۴

ای فلک تا نیم جانی هست، سامانی بده

تا تو فکر نان کنی، مهمان ما برخاسته ست

۵

هر کسی را از پی کاری سلیم انگیختند

آسمان بر پا برای جان ما برخاسته ست

تصاویر و صوت

نظرات