سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۳۱۱

۱

هما به طالع من بال و پر ز بوم گرفت

نسیم گل به رهم عادت سموم گرفت

۲

به روز حشر ترا دادخواه چندان نیست

که دامن تو توانم در آن هجوم گرفت

۳

چو عزم غارت من کرد، اول از دستم

جنون عشق تو سررشته ی رسوم گرفت

۴

فروغ حسن تو هرجا که زور پنجه نمود

ز سنگ، آینه ی آب را به موم گرفت

۵

سلیم، مانع آه دلم نشد ناصح

چگونه روزن مجمر توان به موم گرفت؟

تصاویر و صوت

نظرات