سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۳۱۳

۱

در دشت جز غم تو مرا غمگسار نیست

در کوه جز خیال توام یار غار نیست

۲

هر ریشه رشته ای ست که از پا برآمده ست

آب و هوای این چمنم سازگار نیست

۳

با تشنگی بساز که چون می درین چمن

یک جرعه آب نیست که آن را خمار نیست

۴

واقف کسی ز راز جهان نیست، کز محیط

خاشاک ظاهر است و گهر آشکار نیست

۵

راز برهنگان جنون بی نهایت است

دریا کنار دارد و ما را کنار نیست

۶

شاهان برو سلیم چرا رشک می برند؟

ملک سخن چو بیش ز یک گوشوار نیست

تصاویر و صوت

نظرات