
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۳۴۰
۱
زین پس سر مینای می ناب سلامت!
تا چند توان گفت که نواب سلامت!
۲
اندیشه فرو رفت به دریای خم می
مشکل که برآرد سر ازین آب سلامت
۳
بگذار مرا در خطر میکده زاهد
بنشین تو در آن گوشه ی محراب سلامت
۴
چون شمع ندیدیم کسی را که درین بزم
بیرون رود از صحبت احباب سلامت
۵
از هند سفر می کنم و شکر ضرور است
کشتی چو برون رفت ز گرداب سلامت
۶
نابود شد اندام شهیدان و چو گلچین
سرها همه در دامن قصاب سلامت
۷
از سنگ حوادث خطری نیست فلک را
تا کی بود این کوزه ی سیماب سلامت
۸
بی باده محال است سلیم ایمنی دل
کشتی نرود جز به سر آب سلامت
تصاویر و صوت

نظرات