
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۳۵
۱
عشق را در قید دارد پیکر رنجور ما
گشت زنجیر سلیمان، نقش پای مور ما
۲
پوست تخت فقر ما را مسند آزادگی ست
پادشاه وقت خویشیم و جنون دستور ما
۳
بر سر خوان محبت هر چه خواهی حاضر است
نغمه سیر آهنگ شد از کاسه ی طنبور ما
۴
خاطر از آسایش عالم مکن خرم که نیست
سودی از نزدیکی منزل به راه دور ما
۵
بس که در تعمیر ما دارد تغافل روزگار
خشت، ترسم خاک گردد بر سر مزدور ما
۶
آب می گفت آتش و می مرد از لب تشنگی
در مزاجش کار کرد از بس کباب شور ما
۷
معبد عاشق شهادتگاه خود باشد سلیم
دار را محراب طاعت میکند منصور ما
تصاویر و صوت

نظرات