سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۳۵۴

۱

حاصل من نیست از شهد سخن جز کام تلخ

د دهن من زبان تلخ است چون بادام تلخ

۲

گفته اند از نام آتش لب نمی سوزد، ولی

تلخ می گردد دهان من، برم چون نام تلخ

۳

گرچه آب زندگانی می چکد از لب مرا

یک نفس همچون صراحی نیستم بی کام تلخ

۴

زان لب شیرین عجب دارم که اینها سر زند

قاصد آیا از کجا آورده این پیغام تلخ

۵

بوسه ای هم کاشکی می شد نصیب من سلیم

بشنوم تا چند از شیرین لبان دشنام تلخ؟

تصاویر و صوت

نظرات