
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۳۹۳
۱
عشق در هرجا نقاب از روی زیبا میکشد
سرمهٔ یعقوب در چشم زلیخا میکشد
۲
خواب مستی هر دمش تکلیف بالین میکند
خوش بهاری بر رخ مرغان دیبا میکشد
۳
هرکسی را از مقامی پایه میگردد بلند
در هوای قامت او، سرو بالا میکشد
۴
وادی افشاند به مجنون آستین از گردباد
چون به راه شوق خاری از کف پا میکشد
۵
زر کسی با خود به زیر خاک جز قارون نبرد
این سخن را گل به گوش اهل دنیا میکشد
۶
هرکه امید مداوا دارد از آن لب سلیم
دامن چاک دل از دست مسیحا میکشد
تصاویر و صوت

نظرات