
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۰۳
۱
درد ما خسته دلان تن به مداوا ندهد
صندل آن به که دگر دردسر ما ندهد
۲
دلم از نقش تو در سینه تسلی نشود
کام مرغان قفس را گل دیبا ندهد
۳
سخت کاری ست به سر بردن مجنون در شهر
به که دیوانه ز کف دامن صحرا ندهد
۴
هر کجا حسن تو از چهره نقاب اندازد
فرصت دیدن یوسف به زلیخا ندهد
۵
در چمن بیند اگر جلوه ی بالای ترا
ریشه سرو دگر آب به بالا ندهد
۶
گر دو رنگی نکند در چمن دهر سلیم
باغبان آب به شاخ گل رعنا ندهد
نظرات