
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۳۹
۱
کاروانی دگر از مصر هوس میآید
مژدهٔ یوسفی از بانگ جرس میآید
۲
طالع شهرت پروانه بلا شد در عشق
ورنه بیتابی او از همهکس میآید
۳
چون صبا بوی سر زلف تو آرد گستاخ
سرزده تا به دلم همچو نفس میآید
۴
کرده محرومی باغم به اسیری خشنود
زان که بوی چمن از چوب قفس میآید
۵
ناامیدی روش اهل طلب نیست سلیم
از هما آنچه نیاید، از مگس میآید
نظرات