سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۴۷۵

۱

چو آیینه خیالش در دلم بسیار می‌گردد

تَذَرْوی در میان سبزهٔ زنگار می‌گردد

۲

رهی می‌باشد از دل‌ها به سوی یکدگر، اما

اگر آید غباری در میان دیوار می‌گردد

۳

اگر داری درشتی در مزاج خویش، عاشق شو

که هرجا سیل را افتد گذر، هموار می‌گردد

۴

تنی داری که می‌میرد برای جامه، ای زاهد

سری داری که بر گرد سر دستار می‌گردد

۵

سلیم از گریهٔ من آنچنان گل شد سر کویش

که تا پیدا کند خاکی سرم بسیار می‌گردد

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۲۴۶

نظرات