
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۴۷۷
۱
نوبهار آمد که روی باغ را گلگون کند
سوز را در رقص آرد، بید را مجنون کند
۲
کرد ظاهر غنچه ی گل را بهار از شاخسار
همچو طوطی کز قفس منقار را بیرون کند
۳
ضعف ما از قوت عشق است، کو صاحبدلی
تا چو مو باریک گردد فکر این مضمون کند
۴
در گلستانی که چون من بلبلی شد نغمه ساز
باغبان را زاغ اگر چشمش بود، بیرون کند
۵
صد خیابان سرو، یک دم می شود موزون سلیم
باغبان گر می تواند مصرعی موزون کند
نظرات