سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۴۹

۱

سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما

ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما

۲

دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت

خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما

۳

شعله می لرزد ز غیرت همچو شاخ سرخ بید

هر کجا در جلوه آید پیکر عریان ما

۴

با چنین عمری که ما با حال خود درمانده ایم

کس نمی داند چه می خواهد اجل از جان ما

۵

طبع ناهموار را اصلاح نتوانست کرد

همچو موج از شرمساری آب شد سوهان ما

۶

نیست تنها جلوه گاهش روی دریا همچو خضر

در بیابان بیشتر پیدا شود طوفان ما

۷

گرچه عریانیم، خالی از رعونت نیستیم

پوست بر اندام باشد جامهٔ چسبان ما

۸

چون کهنسالان برون آرد مگر دندان نو

تا کلید بخت بگشاید در زندان ما

۹

بر سر خوان وصال از حسرت دوشین سلیم

در دهن چون شبنم گل آب شد دندان ما

تصاویر و صوت

نظرات