
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۵۱۲
۱
کجاست عشق که آتش فروز آه شود
مرا به چشمه ی تحقیق، خضر راه شود
۲
هلاک مشرب آنم که پاره ی نمدی
اگر ز خرقه زیاد آیدش، کلاه شود
۳
دهد به خلوت دل وعده ی وصال مرا
هزار حیف، کسی نیست تا گواه شود!
۴
به رنگ اخگر کشمیر، روی خود را چند
کنیم زآتش می سرخ و او سیاه شود
۵
ز خاک بر سر خود ریختن چو چاه کنان
اسیر عشق به هرجا نشست، چاه شود
۶
ز بس رجوع خلایق، سلیم نزدیک است
که راه خانه ی درویش، شاهراه شود
نظرات