
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۵۲۷
۱
لاله ای هرجا که بیند، داغ ما روشن شود
همچو چشم آشنا کز آشنا روشن شود
۲
انتظار سوختن بی طاقتان را مشکل است
می کشد پروانه خود را شمع تا روشن شود
۳
از قفای خضر، هرگز یک قدم کی می رود
راهرو را گر سواد نقش پا روشن شود
۴
از طواف کعبه و بتخانه فیضی رو نداد
تا چراغ تیره بختان از کجا روشن شود
۵
نیست ممکن کز غبار کلفت دوران سلیم
اختر ما چون چراغ آسیا روشن شود
نظرات