
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۵۳۲
۱
دل بیلبت شکفته به ساغر نمیشود
کاریست این که بیتو میسر نمیشود
۲
ما عاجزان به عشق تو پیوند چون کنیم؟
دندان مور، قبضهٔ خنجر نمیشود
۳
در کارها به صورت و معنی تفاوت است
آیینه همچو سد سکندر نمیشود
۴
پای ادب دراز به اندازه میکنیم
از ما کسی چو آب گهر تر نمیشود
۵
دل میبرد پیام، به قاصد چه حاجت است
پرواز کبک همچو کبوتر نمیشود
۶
هرگز کسی سلیم مربی خود نشد
تقصیر قطره نیست که گوهر نمیشود
تصاویر و صوت

نظرات