
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶۶۳
۱
پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار
آیینه به دست است ترا آه نگه دار
۲
شرمنده شو ای دل، گله تا کی کنی از دوست
گر رشته دراز است، تو کوتاه نگه دار
۳
صرف ره او کن همه اسباب جهان را
بنشین به دل جمع و سر راه نگه دار
۴
بی داغ برون رفتن ازین باغ شگون نیست
از لاله بچین برگی و همراه نگه دار
۵
رفتند چو خورشید به افلاک حریفان
چون سایه تو خود را همه در چاه نگه دار
۶
در لقمه ی درویش بود لذت دیگر
یک کاسه ی چوبین تو هم ای شاه نگه دار
۷
در خانه هم از گام زدن گرم طلب باش
سر رشته ی این کار چو جولاه نگه دار
۸
دل را به غم عشق مده مفت سلیما
داغی تو هم ای سوخته تنخواه نگه دار
تصاویر و صوت

نظرات