
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶۷۰
۱
ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر
خرقه را دور افکن و دامان عریانی بگیر
۲
زلف خوبان می پذیرد گر غباری می رسد
هرچه دوران می دهد وقت پریشانی بگیر
۳
اهل عالم را سوادی نیست در علم معاش
ابتدای این ز افلاطون یونانی بگیر
۴
کی تأسف سود دارد کار چون از دست رفت
رخصتی در قتلم اول از پشیمانی بگیر
۵
باغبان امروز در شهر است و گلشن خلوت است
داد عیش ای بلبل از گل های بستانی بگیر
۶
اختیار اختر طالع گناه من نبود
آسمانم گفت این الماس پیکانی بگیر
۷
این همه گمراهی از طول امل داری سلیم
خویش را از دست این غول بیابانی بگیر
تصاویر و صوت

نظرات