
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۶۷۱
۱
صبا دعای مرا سوی می گساران بر
سلام خشکی ازین چشم تر به باران بر
۲
ملول شد دلت ای همنشین ز گریه ی ما
که گفته بود گل کاغذین به باران بر؟
۳
حذر زگردش افلاک، خویش را چو غبار
به گوشه ای ز سر راه این سواران بر
۴
چه چاره کلفت ایام را به غیر از صبر
همیشه روز به شب همچو روزه داران بر
۵
متاع اهل وفا پیش گلرخان خوار است
صبا غبار مرا سوی خاکساران بر
۶
ازین چه باک جهان را سلیم فصل خزان
چون عندلیب ازین باغ گو هزاران بر
نظرات