سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۶۹۶

۱

باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم مکش

گوهر ناموس را در رشتهٔ مریم مکش

۲

با بد و نیک جهان در دشمنی یکرو مکن

تیغ چون خورشید تابان بر همه عالم مکش

۳

ای که دایم خودفروشی پیشهٔ خود کرده‌ای

خویش را همچون گهر، باری به سنگ کم مکش

۴

در گلستان جهان از لاله همت یاد گیر

کاسه ی سر را قدح کن، می ز جام جم مکش

۵

روز نیک و بد به یک دستور همچون تیر باش

از کشاکش چون کمان ابروی خود درهم مکش

۶

چون گهر گردآوری کن آبروی خویش را

در سبو تا باده داری، منت زمزم مکش

۷

همچو نیلوفر که بیند آفتاب، ای آسمان

روی خود، هرگاه می بینی مرا، درهم مکش

۸

بعد ازین بر صفحه ی ایجاد، ای نقاش صنع

طرح نقش تازه ای کن، صورت آدم مکش

۹

از می گلگون سلیم این توبه و پرهیز چیست

ای گل پژمرده، دامان خود از شبنم مکش

تصاویر و صوت

نظرات