
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۷۲۴
۱
نه می به جام و نه معشوق در کنار، چه حظ
اگر چنین گذرد دور روزگار چه حظ
۲
نه سیر دشت و نه گلگشت باغ، حیرانم
که همچو مرغ قفس داری از بهار چه حظ
۳
ترا که نیست نصیبی ز بی قراری شوق
چو نقش پا به سر راه انتظار چه حظ
۴
بنوش باده و امیدوار رحمت باش
به حشر بی گنه از لطف کردگار چه حظ
۵
به حیرتم که چه گویم اگر کسی پرسد
سلیم کرده ای از دور روزگار چه حظ
تصاویر و صوت

نظرات