سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۷۳۰

۱

از سرم کی می رود هرگز برون سودای داغ

همچو لاله در دلم گرم است دایم جای داغ

۲

همچو آن منعم که او زر بر سر زر می نهد

در محبت می گذارم داغ بر بالای داغ

۳

سبزه ای هرگز ز خاک عاشقان سر برنزد

مو نمی روید ازان عضوی که باشد جای داغ

۴

بر سر هرکس گلی دیدم در ایام بهار

در سر شوریده ی من تازه شد سودای داغ

۵

در کمال من ندارد هیچ کس حرفی سلیم

معجز عشق است در دستم ید بیضای داغ

تصاویر و صوت

نظرات