
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۷۷۵
۱
بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم
چو صبح، جیب فلک را ز غصه چاک کنیم
۲
بیار باده که در دل اگر غباری هست
چو آب و آینه با روزگار پاک کنیم
۳
سپهر را ز لباس عزا برون آریم
سر بریده ی خورشید را به خاک کنیم
۴
نمی خوریم غم روزگار تا می هست
چه لازم است که خود را ز غم هلاک کنیم
۵
زمانه می کند آن فتنه ای که می خواهد
چه سود ازین که چو گل جیب خویش چاک کنیم
۶
سلیم، فرصتی از روزگار تا داریم
حساب خویش به ایام به که پاک کنیم
نظرات