
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۷۸۰
۱
نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان گیرم
دهم صدگل که همچون شمع یک برگ خزان گیرم
۲
خوش آن مستی که چون گل در گلستان چهره بگشاید
درآیم غافل از دنبال و چشم باغبان گیرم!
۳
مرا خود آسمان نگرفت دست از کوتهی هرگز
تو توفیقم دهی یارب که دست آسمان گیرم
۴
گلی در آب دارم از غبار دیدهٔ گریان
که میخواهم در دل را به روی دوستان گیرم
۵
سلیم آن شهسوار از ره به آن گرمی نمیآید
که همچون برق بتوانم سمندش را عنان گیرم
تصاویر و صوت

نظرات