سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۰۱

۱

در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می‌کنم

چشم یعقوبم، چراغ از باد روشن می‌کنم

۲

تنگ می‌آید به چشم من فضای روزگار

بر جهان گویی نگاه از چشم سوزن می‌کنم

۳

رفته از آشفتگی فکر لباس از خاطرم

اشک در چشمم چو آید، یاد دامن می‌کنم

۴

بیستون را برگرفتن آن قدرها کار نیست

کوهکن زین کار اگر عاجز شود، من می‌کنم

۵

از محبت دوست کردم دشمن خود را، که من

سنگ را از چرب نرمی موم روغن می‌کنم

۶

گوهر و لعلی که شاهان زیب افسر کرده‌اند

گر بود در دست من، سنگ فلاخن می‌کنم

۷

داغ عشق خوبرویانم، حذر از من سلیم

می‌گریزد راحت از جایی که مسکن می‌کنم

تصاویر و صوت

دیوان کامل محمدقلی سلیم تهرانی (شامل غزلیات، قصائد، مثنویات، قطعات و رباعیات) به تصحیح و اهتمام رحیم - رضا - محمدقلی سلیم تهرانی - تصویر ۳۹۳

نظرات