سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۰۶

۱

ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم

چون سرمه، سر راه به فریاد گرفتیم

۲

ما جوهر خود از نظر خلق نهفتن

تعلیم ز آیینه ی فولاد گرفتیم

۳

ز آشفتگی طره ی مقصود خبر داد

هر فال که از شانه ی شمشاد گرفتیم

۴

خواهیم به سرچشمه ی مقصود رسیدن

از خضر سراغی که نمی داد، گرفتیم

۵

بیهوش تریم از همه کس، زان که درین بزم

پیمانه ی خود هرکه به ما داد، گرفتیم

۶

گر نامه و قاصد نفرستیم عجب نیست

این را ز فراموشی او یاد گرفتیم

۷

نه دام، سلیم و نه قفس بود به عالم

آن روز که ما دامن صیاد گرفتیم

تصاویر و صوت

نظرات