
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۸۱۴
۱
ما همچو گل به چاک گریبان نشستهایم
چون لاله در لباس شهیدان نشستهایم
۲
هر یک به فکر طرّهای آشفتهخاطریم
جمعیم دوستان و پریشان نشستهایم
۳
یاران و بوی گل همه در سِیْرِ گلشنند
ما همچو غنچه پای به دامان نشستهایم
۴
جز نان خشک، قسمت ما نیست از جهان
گویی مگر به سفرهٔ دهقان نشستهایم
۵
جنبیدن است باعث آزار ما سلیم
گویی چو تیر بر سر پیکان نشستهایم
نظرات