سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۵۸

۱

دشمن خود گر نه‌ای، ما را به خود دشمن مکن

در بغل چون شیشه داری، سنگ در دامن مکن

۲

بر شکست گوهرم دستی نداری ای حسود

بهر سودن، آب چون گرداب در هاون مکن

۳

شرم بادت از ید بیضای بی‌رونق کلیم

این هنر را پیش داغ دست ما روشن مکن

۴

بر سر میدان دعوی می‌رسم ای مدعی

بهر جستن رخنه همچون تیر در جوشن مکن

۵

همچو عیسی در جهان با آب باریکی بساز

آرزوی زنده‌رود از چشمهٔ سوزن مکن

۶

خصم در دعوی سپر افکنده است، اما سلیم

تیر مصرع بر دلش زن، رحم بر دشمن مکن

تصاویر و صوت

نظرات