سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۶۶

۱

ساقی ز کار من گره توبه باز کن

دست مرا به گردن مینا دراز کن

۲

صوفی ترا چه کار به جام شراب ناب

کاری که کرده ای همه ی عمر، باز کن

۳

شد صرف باده سیم و زر ما همه بیا

مطرب ز لطف دست تو بر سیم ساز کن

۴

آن روی از کجا و تو ای آینه، بیا

ما دم نمی زنیم، تو خود امتیاز کن

۵

هرچند عندلیب ز نازت در آتش است

نازت رواست، ناز کن ای غنچه، ناز کن

۶

طرف کله شکسته ای، آشوب خلق شو

دامان فتنه برزده ای، ترکتاز کن

۷

از کار مختصر مگذر در طریق فقر

در نان سیاه دانه ز تخم پیاز کن

۸

راحت طلب، سلیم به مقصد نمی رسد

چون ناقه پای خویش به رفتن دراز کن

تصاویر و صوت

نظرات