سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۸۸۵

۱

نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاکو

چه روی گاه سوی گنجه و گاهی باکو؟

۲

طرفه عهدی ست، که انگشت تحیر شده است

آشنای همه لب، همچو نی تنباکو

۳

ای که از لطف، نگهدار همه دل هایی

دل یاران همه بر جای خود است، از ما کو؟

۴

به سفر می روم و بسته به دل مهر وطن

رشته ای از پی باز آمدنم چون ماکو

۵

نعمت هند فراوان بود، اما نرود

یاد گیلان ز دل و حسرت نان لاکو

۶

با غم آن به که بسازیم درین دور سلیم

بوده زین پیش نشاطی به جهان، حالا کو؟

تصاویر و صوت

نظرات