سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شمارهٔ ۹۰

۱

نوبهار است و به جدول می‌رود مستانه آب

دارد از یاد گلستان در دهن پیمانه آب

۲

بس که سیراب است از ابر بهاری، دور نیست

چوب گل گر می‌زند بر آتش دیوانه آب

۳

گلستان عشق را کاوش همه بر آتش است

برگ گل هرگز ندیده چون پر پروانه آب

۴

از ضرورت آب اکنون می‌پرستند اهل کفر

می‌شود از بس بت از شرم تو در بتخانه آب

۵

در به در افتادهٔ رزق پریشانی سلیم

از در مسجد طلب نان، از در میخانه آب

تصاویر و صوت

نظرات