
سلیم تهرانی
شمارهٔ ۹۰۷
۱
به چهره خنده به گلهای باصفا زدهای
به نغمه طعنه به مرغانِ خوشنوا زدهای
۲
چو لاله چشم سیاه از خمار داری سرخ
پیاله تا به سحر، دوش در کجا زدهای
۳
کسی ندیده به اقبال، چون تو صیادی
به هر خدنگ که افکندهای، هما زدهای
۴
به کوی عشق تو از خون گرفتگان دیگر
کسی نمانده، کنون دست بر حنا زدهای
۵
ز روی آینه آن پشت پاست روشنتر
گمان بری که به خورشید پشت پا زدهای
۶
حریف دشمن و اقبال او سلیم نهای
ازین چه سود که بر سر پر هما زدهای
تصاویر و صوت

نظرات